یک. پرسشهای مربوط به آیندۀ زندگی
۱. به نظر شما مهمترین عامل موفقیت در زندگی چیست؟
۲. ملاک خوشبختی و موفقیت را در چه میبینید؟
۳. افکار مذهبی همسرتان و خانوادۀ او، چقدر برای شما اهمیت دارد؟
۴. چه صفاتی را برای همسر آیندۀ خود لازم میبینید؟
۵. نظر شما در مورد مراسم عقد و عروسی چیست؟
۶. نظر شما در مورد مهریه چیست؟
۷. زندگی در شهر دیگر را چگونه میبینید؟
۸. آیا آمادگی دارید کمبودهای اقتصادی همسرتان و خانوادۀ او را نادیده بگیرید؟ تا چه اندازه؟
دو. پرسشهای مربوط به خانوادۀ همسر
۱. از نظر اجتماعی، خانوادۀ شما چه ایدههایی دارند؟ (بهطورمثال در مورد جامعه، مردم، مشکلات و…)
۲. سطح فرهنگی و نوعِ تفکر در خانوادۀ خود را چگونه ارزیابی میکنید؟
۳. خانوادۀ شما چقدر مذهبی هستند؟
۴. خانوادۀ شما سنتی هستند یا متجدد (روشنفکر) و یا معمولی؟
۵. خانوادۀ شما شاد و پر جنب و جوش هستند یا ساکت و آرام؟
۶. خانوادۀ شما مرد سالار، زن سالار یا شایسته سالاراست؟
سه. پرسشهای مربوط به مسئلههای اقتصادی
۱. انتظارهای اقتصادی شما از همسرتان تا چه اندازه است؟
۲. نظرتان درمورد کار کردن همسرتان در خارج از منزل چیست؟
۳. چه کاری را به عنوان شغل انتخاب خواهید کرد؟
۴. تصور شما از صرفه جویی چیست؟
۵. چقدر معتقد به صرفه جویی و قناعت در منزل هستید؟
۶. شما دوست دارید همسر شما در خرید لوازم زندگی، چه مسئلههایی را رعایت نماید؟
چهار. پرسشهای مربوط به مسئلههای فرهنگی
۱. میزان تحصیل شما چقدر است؟
۲. آیا قصد ادامه تحصیل دارید یا خیر؟ در چه رشته ای، از چه طریقی و در کجا؟
۳. در طول سال چند کتاب غیر درسی مطالعه میکنید؟
۴. مطالعۀ شما بیشتر در چه زمینههایی بوده است؟
۵. بهترین کتابهایی که تاکنون خواندهاید را نام ببرید؟
۶. به طورمعمولچه نشریاتی را مطالعه میکنید؟
۷. اگر ممکن است چند نفر از شخصیتهای مورد نظر و قابل احترام [شخصیتهای فرهنگی، مذهبی، هنری، سیاسی و…] را نام ببرید و دلیل محترم بودن آنها نزد شما چیست؟
پنج. پرسشهای مربوط به مسئلههای روحی و عاطفی
۱. از چه نوع افرادی احساس انزجار و ناراحتی میکنید؟ چرا؟
۲. اجتماعی بودن در نظر شما یعنی چه؟
۳. خودتان را تا چه اندازه اجتماعی میدانید؟
۴. در اصلاح دیگران چگونه عمل میکنید و نوع واکنش شما در برابر سختیهای زندگی چگونه است؟
۵. چقدر خود را خونسرد میدانید؟
۶. منطقی بودن را چه میدانید؟
۷. چقدر در زندگی خود را منطقی میدانید؟
۸. واقع گرا هستید یا احساساتی؟
۹. بیشتر اثر گذارید یا اثر پذیر؟ به چه میزان؟
۱۰. چه چیزهایی سبب ناراحتی و عصبانیت شما میشود؟
۱۱. در زمانی که عصبانی هستید، چه میکنید؟
۱۲. دروغ گفتن را در چه مواردی جایز میدانید؟
۱۳. در چه مسئلههایی سختگیر هستید؟
۱۴. آیا انتقادپذیر هستید؟ در مقابل انتقاد چه عکسالعملی از خود نشان میدهید؟
۱۵. چگونه از دیگران انتقاد میکنید؟
۱۶. در بیشتر وقتها شاد هستید یا افسرده؟
۱۷. در زندگی چگونه تصمیم میگیرید؟ تا چه اندازه قدرت تصمیمگیری دارید؟
۱۸. در مسئلههای اساسی در زندگی شخصیتان، خودتان تصمیم میگیرید یا خانواده؟
شش. پرسشهای مربوط به مسئلههای مذهبی
۱. اعتقادتان به خدا چگونه است؟ آیا این اعتقاد توانسته شما را از گناه باز دارد؟
۲. آشنایی شما با دستورهای دینی چقدر است؟
۳. آیا مایلید همسرتان گرایشهای مذهبی داشته باشد یا خیر؟
۴. رعایت حجاب را تا چه اندازه ضروری میدانید و چه مقدار آن را رعایت میکنید؟ دلیل آن چیست؟
۵. چقدر با قرآن آشنا هستید؟
هفت. پرسشهای مربوط به روابط خانوادگی
۱. میزان دلبستگی شما به پدر و مادرتان چقدر است؟
۲. پدر و مادر شما چگونه با شما برخورد میکنند؟
۳. چقدر در فامیل و خانواده دوست داشتنی هستید؟ دلیل آن چیست؟
۴. برخورد پدرومادرتان در مقابل شکستهای شما در زندگی چگونه است؟
هشت. اساسیترین پرسشهای خواستگاری
۱. چه توقعی از زندگی آیندۀ خود دارید؟
۲. چه انتظاری از همسر آیندۀ خود دارید؟
۳. آرزوهای بزرگ شما چیست؟
۴. سختیها را چگونه و تا چه اندازه تحمل میکنید؟
…………………….
]]>راههای شناخت و گزینش همسر
برخی از افراد کم اطلاع از قوانین اسلام و حتی برخی از کسانیکه خود را در مسئلههای اجتماعی صاحب نظر میدانند، هنگام تحقیق در عوامل پیدایش اختلاف خانوادگی، ناراحتیهای ناشی از آن و نبودِ توافقهای فکری و اخلاقی و در نتیجه متلاشی شدنِ خانواده، چنین اظهار مینمایند که بیشتر ناسازگاریهای خانوادگی از عدم ارتباط کامل دختر و پسر قبل از ازدواج، ایجاد میشود و این کمبود در اثر محدودیتهایی است که دین و محیط در انتخاب همسرِ موردِ پسند برای پیروان خود به وجود آورده است.
در صورتیکه اسلام نه تنها از مسیر عقلانی، باخبرشدن از وضع روحی، اخلاقی و ویژگی جسمی دختران جلوگیری نکرده بلکه اگر فهمیدنِ خصوصیات روحی و ظاهری دخترها و توافقهای بعد از ازدواج متوقف بر کنجکاوی و تفکر بیشتر در این خصوصیات، قبل از ازدواج باشد، آن را تجویز کرده است.
«شخصی از امام صادق(ع) پرسید: مردی میخواهد با زنی ازدواج کند، آیا میتواند به جسم و صورت او نگاه کند؟ حضرت فرمودند: بله، در صورتی که ارادۀ ازدواج کرده اشکالی ندارد به هیکل و صورت زن نگاه کند».۲۶
در روایات افزون بر پرسش از ویژگیهای جسمی، دقت در خصوصیتهای روحی و اخلاقی نیز سفارش شده است.
امام جعفر صادق(ع) میفرمایند:
«زن مانند گردنبندی است که به گردن انسان انداخته میشود، دقت کن ببین چه چیزی را به گردن خود میاندازی».۲۷
ولی اسلام از آزادی بی بند و بار و همنشینی غیر محدود دختران و پسران قبل از ازدواج که سودی جز هوسرانی، لذتهای زود گذر، اشاعۀ فساد و سست نمودن بنیان خانوادهها ندارد، جلوگیری کرده است؛ زیرا دختر و پسر در این گونه رفت و آمدهای هیجان انگیز کمتر به این فکر میافتند که از ویژگیهای روحی و فکری طرف ازدواج خود آگاهی کافی به دست بیاورند و آنچه بیشتر دراین گونه برخوردها مورد توجه قرار میگیرد تنها ارضای غریزههای جنسی میباشد؛ از اینرو رابطۀ نامحدود دخترها و پسرها قبل از ازدواج نه تنها کمکی به ایجاد توافقهای بعد از ازدواج نمیکند بلکه اثرهای شوم و فسادهای فردی و اجتماعی خانمان سوزی را نیز پدید میآورد و بهترین شاهد آن، آمارهای هولناک، اختلافهای خانوادگی و متلاشی شدن آنها در ممالک اروپا و آمریکا است.
در اینجا متناسب با فرهنگ اسلامی راههای دیگری برای شناخت همسر آینده پیشنهاد میشود:
۱. تحقیق دربارۀ خانوادۀ همسر و جایگاه افراد خانواده در محل زندگی وکار؛
۲. شناخت دوستان همسر و کسانی که با آنها رفت وآمد بیشتری دارد؛
۳. تحقیق دربارۀ روحیهها و اخلاق همسر در محیط کار یا محل تحصیل؛
۴. رفت و آمد خانوادههای دو طرف با یکدیگر و بهره بردن از تجربههای پدر و مادر در این ارتباطها؛
۵. مشورت با افراد قابل اعتماد و کاردان؛
۶. گفت و گو با یکدیگر در جلسات حضوری و بیان نظریهها و دیدگاهها درباره¬ی موضوعات مختلف؛
۷. مراجعه به مشاور، انجام تست مشاوره و شناخت ویژگیهای دو طرف (همسران) به کمک مشاور.۲۸
یک. اهل تدبیر و درایت امور
تدبیر و درایت امور زندگی یکی دیگر از مسائل مهمی است که اگر در فرد نباشد، نمیتواند تصمیمات به موقع و درستی را در شرایط حساس و سرنوشت ساز زندگی انتخاب کند، لذا این خصیصه نیز از صفات شایستهای است که بر فضیلت همسران خواهد افزود. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند:
«از ازدواج با زن کودن (کم عقل) بپرهیزید؛ زیرا همنشینی با او مایۀ رنج بوده و فرزندش تباه است».۱۶
و امام صادق(ع) فرمودند:
«به مرد احمق زن بدهید ولی بهزن احمق شوهر ندهید؛ زیرا ممکن است مرد احمق نجیب و سالم باشد ولی زن احمق، نجیب نمیشود».۱۷
پیامبر اکرم(ص) به یکی از یارانش -زیدبنثابت- فرمودند: «… با دوازده گروه از زنان ازدواج مکن». گفت: ای پیامبر اکرم(ص)! آن دوازده گروه کداماند؟ پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «با هَنفَصه و عَنفَصه و شَهبَره و سَلَقلَقه و مَذبوبه و مَذمومه و حَنّانه و مَنّانه و رَفثاء و هَیدَره و ذَقناء و لَفوت، ازدواج نکن».۱۸
دو. سلامتی و جوانی
به غیر از موارد و شرایط خاص، اصل بر این است که فرد جوان با جوان ازدواج کند و از جهت ظاهری دارای سلامتی نسبی باشد. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«با دختران جوان ازدواج کنید که آنان خوشخوترند».۱۹
«با باکرهها ازدواج کنید، زیرا آنان دهانهای خوشبوتر، و رحمهای پاکیزهتر دارند، و سریعتر آموزش میبینند، و مهر و مودّتشان برای تحکیم پیوند خانواده استوارتر است».۲۰
البته باید در نظر داشت که در شرایط مختلف، این اصل قابل تغییر است و کلیت ندارد، و تنها یک اصل اوّلی است؛ و در شرایط ثانوی قابل تغییر خواهد بود. بنابراین از گرفتن زن جوان در شرایطی خاص میتوان صرف نظر نمود؛
مانند جریان جابربنعبدالله انصاری که میگوید:
«پیامبر اکرم(ص) از من پرسیدند آیا ازدواج کردهای؟ گفتم آری. حضرت فرمود: با چه کسی؟ گفتم: با فلان زن، دختر فلان کس که زنی است بیشوهر در مدینه. حضرت فرمودند: چرا با جوانی که با او ملاعبه کنی و او با تو ملاعبه کند ازدواج نکردی؟ (یعنی کسی که بتوانی با او انس بگیری و عشق بازی کنی) گفتم: ای پیامبر اکرم(ص) زنانی تنگ خلق نزد من هستند (منظورش خواهرانش بودند) و من خوش نداشتم که زنی تنگ خلق را نزد آنان بیاورم۲۱ و با خود گفتم که این زن بهتر امورم را جمع میکند. حضرت فرمود: کار درستی کردهای و هدایت یافتهای…».۲۲
سه. زیبایی نسبی
یکی از اموری که در انتخاب همسر آینده، برای هر جوانی حائز اهمیت است، انتخاب فردی است که از جهت ظاهری دارای زیبایی نسبی باشد؛ اسلام عزیز هم به این روحیهی جمال دوستی، احترام گذاشته و بدان اهمیت داده است.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«هر که میخواهد زن بگیرد از موی او نیز بپرسد همان طور که از زیباییش میپرسد زیرا که مو، یکی از دو قسمت زیبایی است».۲۳
هم چنین فرمودند:
«هیچ مردی بعد از اسلام سودی بالاتر از همسر مسلمان به دستش نرسید که چون به او بنگرد مسرور گردد، چون به او فرمانی دهد اطاعت نماید و در نبودِ شوهر مال او و ناموسِ خود را حفظ کند».۲۴
سه. دینداری و معنویت
سومین ویژگی بایسته این است که خواستگار او اهل دین بوده و علاقهمند به امور معنوی باشد. امام باقر(ع) فرمودند:
«مردی نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و با ایشان دربارۀ ازدواج، مشورت کرد. پیامبر اکرم(ص) به او فرمودند: ازدواج کن و بر تو باد ازدواج با زن متدین. خداوند به تو خیر بدهد».۱۰
مردی برای مشورت ازدواج دخترش خدمت امام حسن(ع) رسید. امام فرمودند:
«او را به مردی پاکدامن بده که اگر دوستش داشته باشد گرامیش میدارد و اگر دوستش نداشته باشد به او ستم نمیکند».
بایستگیها
در این قسمت به صفات و ملاکهایی که هر شخصی باید برای ازدواج به آن توجه داشته باشد، اشاره میکنیم.
یک. تشابه اعتقادی
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«مؤمن کفو و همتای مؤمن است و مرد مسلمان کفو و همتای زن مسلمان است».۳
از جهت فقهی نیز در رسالههای مراجع بزرگوار، بدین مطلب اشاره شده است؛ از اینرو فتوای امام خمینی؟ره؟ در اینباره چنین است:
«زن مسلمان نمیتواند به عقد کافر درآید. مرد مسلمان هم نمیتواند با زنهای غیر کتابیه (غیر ادیان آسمانی) بهطور دائم، ازدواج کند و به احتیاط واجب، ازدواج دائم با زنهای کافر اهل کتاب جایز نیست ولی عقد موقت خواندن با زنان اهل کتاب مانند یهودیها و نصرانیها مانعی ندارد».
چهار. ارزشمند شدن اعمال
به قدری، امر ازدواج میتواند در رشد و تعالی انسان مؤثر واقع گردد که امام صادق(ع) میفرمایند:
«دو رکعت نمازی که انسانِ ازدواج کرده میخواند برتر از هفتاد رکعت نماز انسان مجرّد است».۹
محمدبنعیسی از قَدّاح از امام صادق(ع) روایت کرد که فرمودند: مردی پیش پدرم آمد، پدرم به او گفت: آیا زن داری؟ جواب داد: نه، پدرم فرمود: دوست ندارم که دنیا و هر چه در آن است مال من باشد و من شبی بدون همسر بخوابم سپس فرمود: دو رکعت نمازی که مرد، با همسر میخواند بهتر است از مرد مجردی که شب و روزش را در نماز خواندن و روزه باشد، سپس هفت دینار را به او هدیه داد و فرمود: با این پول ازدواج کن.۱۰
پنج. گشایش در روزی
یکی از روشهای معنوی در فراوانی رزقِ مادی، ازدواج و تشکیل خانواده است؛ از آن جا که خداوند متعال رازق بوده، هر کس هم صفتی از صفات الهی را در خود ایجاد نماید مثل اینکه واسطۀ رزق دیگران بشود، مورد عنایت خدا قرار خواهد گرفت؛ یکی از راه¬های وساطت در رزق، ازدواج و خرجی دادنِ اهل و عیال است که این عمل رزق و روزی مادی را نیز به همراه خواهد داشت؛ بنابراین پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«خانواده تشکیل بدهید که این عمل، روزی را به همراه خواهد داشت».۱۱
پیامبر اکرم(ص) به شخصی که از مشکل مالی در محضر ایشان شکایت میکرد، فرمودند:
«ازدواج کن. این شخص ازدواج کرد و در رزق و روزیش توسعه پیدا شد».۱۲
بنابراین ازدواج، افزون بر کامل کردن دین به پیشرفت اقتصادی میانجامد؛ وعدۀ خداوند در سورۀ نور و گفتار پیشوایان دینی در اینباره نیز به این معنا اشاره میکنند.
شش. حصول آرامش
نیاز به آرامش که ریشه در سرشت آدمی دارد بر اساس دستورات اسلام یکی از مهمترین و شاید نخستین انگیزۀ ازدواج شمرده میشود. ازدواج در حقیقت، کانونی تشکیل میدهد که در آن زن و مرد احساس آرامش کنند؛ زیرا زنان و مردان آرامش دهندۀ روح و روان یکدیگرند و در قران آمده است:
<یکی از نشانههای خداوند این است که برای شما همسری از جنس خودتان آفرید تا با او انس بگیرید و در کنارش آرامش یابید>.۱۳
همچنین از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که میفرمایند:
«برای مؤمن چه سودی بهتر از زن شایسته که هرگاه او را میبیند، شادمان شود».
هفت. فرزندان صالح و نسل پاک
یکی از سعادتهای انسان مؤمن و برکتهای ازدواج، آوردن فرزندان نیکو و زیاد نمودن دوستداران اهلبیت(علیهم السلام) میباشد. چه خوشبختیای از این بالاتر که انسان واسطهای در ایجاد محبت اهلبیت(علیهم السلام) و اولیای الهی در قلوب دیگران بشود؛ که یکی از روشهای این کار، ازدواج است؛ زیرا با این کار حداقل میتوانیم یک دوست به دوستان اهلبیت(علیهم السلام) اضافه نماییم.
همچنین فرزند صالح، مانند صدقۀ جاریهای است که هر کار نیکی از او سر بزند، ثوابی هم به پدر و مادرش خواهد رسید و زمینۀ آمرزش آنها را فراهم خواهد کرد.۱۴
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«حضرت مسیح(ع) بر قبری عبور کرد که صاحب آن در عذاب بود. سال بعد از کنار همان قبر گذشت و صاحبش را در آرامش یافت، از خداوند درخواست نمود که او را از علت تغییر وضع آن شخص آگاه سازد. خداوند به حضرت مسیح(ع) وحی فرستاد که صاحب قبر، فرزند صالحی از خود بهجای گذاشته که به دو کار خیر دست زده است، یکی آنکه راهی را برای عبور مردم درست کرده و دیگر آنکه یتیمی را مسکَن و پناه داده است و من گناه این پدر را به احترام عمل فرزندش بخشیدم».۱۵
یک. زمینهای جهت تمرین و کسب کمالات الهی
هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست به همین جهت پیوسته میخواهد که نقص و کمبود خویش را جبران کند. جوانان با گزینش همسری شایسته، اسبابِ رشد خود را فراهم کرده و در مسیر زندگی از نظرات، تشویقها و حمایتهای یکدیگر بهرهمند میشوند.
شهید مطهری(رح) دربارۀ نقش تربیتی ازدواج میگوید:
«یک خصایص اخلاقی هست که انسان جز در مکتب تشکیل خانواده نمیتواند آنها را کسب کند. [تشکیل خانواده] یعنی یک نوع علاقهمند شدن به سرنوشت دیگران. تا انسان زن نگیرد و بچه پیدا نکند و آن بچه به شدت عواطف او را تحریک نکند و به فرض در مواقعی که مریض میشود او را به هیجان نیاورد یا لبخند بچه دراو اثر نگذارد، علاقهمندشدن به سرنوشت دیگران در او پدید نمیآید وبا مطالعۀ کتاب، این امر در او پیدا نمیشود. تجربه نشان داده است که اخلاقیون و ریاضتکِشها که این دوران را نگذراندهاند تا آخر عمر یک نوع خامی و یک نوع بچگی در آنها وجود داشته است و یکی از علل اینکه در اسلام ازدواج یک امر مقدس و یک عبادت تلقی شده، همین است در حالی که از نظر مسیحیت، مجرد بودن، مقدس است و ازدواج، پلیدی و کسانی اجازه میگیرند ازدواج کنند که تحمل مجرد بودن را ندارند یعنی اگر مجرّد بمانند فاسد میشوند و بنابراین از باب دفع افسد به فاسد میگویند باید ازدواج کرد. از اینرو پاپ مسیحیان از میان مجرّدها انتخاب میشود که در تمام عمر این آلودگی را پیدا نکرده است. در اسلام برخلاف مسیحیت است:
«مِنْ اخْلاقِ الْانْبِیاءِ حُبُّ النِّساءِ؛۴ دوست داشتن زنان از اخلاق انبیاء است».
پس ازدواج اولین مرحلۀ خروج از خودِ طبیعی فردی و توسعه پیدا کردن شخصیت انسان است. بعد از ازدواج، وقتی میخواهیم کار کنیم برای منِ تنها نیست؛ آن «من» تبدیل به «ما» میشود به طوری که انسان آنقدر به سرنوشت خانواده علاقهمند است که به سرنوشت شخص خودش توجه نمیکند و رنج میبرد تا آنها در آسایش باشند».۵
همچنین شهید مطهری(رح) میفرمایند:
«یک پختگی هست که جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمیشود، در مدرسه پیدا نمیشود، در جهاد نفس، نماز شب و ارادت نیکان پیدا نمیشود، این را فقط در همین ازدواج و تشکیل خانواده باید به دست آورد».۶
دو. عمل به سنت پیامبر اکرم(ص)
از سفارشات پیامبر گرامی اسلام(ص)، سفارش به ازدواج و تشکیل خانواده است، پیامبر اکرم(ص) مجرد ماندن را کاری ناشایست و ازدواج و زمینهای جهت محبت به همسر و فرزندان را سنت خویش قلمداد مینمودند.
بنابراین یکی از اهداف ازدواج، عمل به سفارش پیامبر اکرم(ص) است تا از این منظر اسباب رضایت خدا و رسولش را حاصل کرده باشیم، همچنین از سیره و روش اشرف مخلوقات عالم، که بهترین الگوست، تبعیت کرده باشیم.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«ازدواج سنت من است و هر که از سنت من سرپیچی کند از من نیست».۷